پریدن از خواب
نه می گویم به خواب
دخترکی با لپ های گلی
پیراهن چین دار
دعوتم می کند
به کلبه هزار توی ناگفته ها
چقدر سرد و نمور
دخمه و تاریک
کاش همین جا خوابم ببرد
شاید رویای اسب بالدار
تونل غرق نور
مزرعه نا منتها
شبنم سخن گو
و دیدن معشوق ترین فرد عالم
برایم یک جا محقق شود
+ نوشته شده در ساعت توسط Sayeh
|